دولت مودی با بولدوزر به جنگ مسلمانان هند میرود
تاریخ انتشار: ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۷۷۰۹۲
فرارو- صدها تن از ساکنان مسلمان هالدوانی در ایالت اوتاراکند در شمال هند پس از آن که دادگاهی در آن کشور دستور تخریب بیش از چهار هزار خانه را به اتهام تجاوز به زمینهای راه آهن صادر کرد برای چندین روز در سرما تظاهرات کردند. در حالی که ماه گذشته دیوان عالی کشور دستور توقف این حکم را صادر کرد که میتواند ۵۰۰۰۰ نفر را تحت تاثیر قرار دهد هنوز در مورد موضوع مالکیت زمین حکمی صادر نکرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش فرارو به نقل از میدل ایست آی، علیرغم آن که تخریبهای اخیر در مقیاسی منحصر بفرد رخ میدهند اولین مورد در نوع خود نیستند. سال گذشته املاک مسلمانان در اوتار پرادش، مادهیا پرادش، دهلی نو، گجرات و مناطق دیگر هدف تخریب قرار گرفتند به این بهانه که عموما ذیل عنوان "تجاوز و تصرف غیرقانونی" قرار میگرفتند. ماهیت ناگهانی تخریبها که فضای کمی برای تحقیقات قانونی باقی میگذارد نحوه تلقی مسلمانان از زندگی عادی در هند را عمیقا تغییر میدهد و خطوط بین فضای عمومی و خصوصی را محو میکند. تخریبها باعث آسیب اقتصادی بر مسلمانان میشوند و در عین حال به جایگاه سیاسی آنان آسیب میرساند.
به نوعی، به نظر میرسد این باور وجود داشته باشد که خشونت علیه خانههای مسلمانان کمتر از خشونت علیه بدن افراد است نوعی "خسارت جانبی" که نیازی به اقدام فوری ندارد. با این وجود، این رویکرد بعد سیاسی تخریب خانهها نادیده میگیرد که هدف آن حذف توانایی گروه هدف برای زنده ماندن است. در پرونده هالدوانی رسانههای دولتی هند روایتی شرورانه را مطرح کردند که طبق آن معترضان مسلمان را به عنوان یک "باند جهادی" معرفی کرد یک نظریه توطئه مبتنی بر آن که گویی مسلمانان قصد دارند از طریق غیر قانونی سرزمینهای "هندو" را اشغال کنند. در سالیان اخیر سیاست تخریب خانهها به بخشی جدایی ناپذیر از گفتمان اداری بهاراتیا جاناتا تبدیل شده است.
در حالی که اقداماتی مانند قانون اصلاح شهروندی هند و ثبت ملی شهروندان وضعیت حقوقی مسلمانان را به عنوان شهروند در کشور تهدید میکند عنوان سازی نقش مسلمانان به عنوان "متجاوزان به زمین" از سوی تخریب کنندگان خانههای آنان به دنبال ایجاد چهره مجرم از مسلمانان هند است. ایالت اوتاراکند که هالدوانی را نیز شامل میشود کانون تبلیغات قوی هندوتوا بوده است که آن را به عنوان "سرزمین خدایان" تبلیغ میکند و این مفهوم را مطرح میکند که مسلمانانی که در آنجا زندگی میکنند خارجی هستند.
تصادفی نیست که در طول پاندمی کووید -۱۹ ملی گرایان هندوتوا ادعا کردند که محلههای مسلمان مسئول انتشار ویروس کووید در هندوستان بوده اند. رسانههای دولتی هند از آن موضوع تحت عنوان "جهاد کرونا" مسلمانان علیه هندوها یاد کردند. اصطلاحات تحقیرآمیز مانند "موریانه"، "سوسک" و "زالو" نیز بخشی از فرهنگ لغت هندوتوا است که به طور منظم علیه مسلمانان به کار میرود. بنابراین، تخریب خانههای مسلمانان به عنوان یک اقدام ضروری به تودهها معرفی میشود.
سیاستهای بهاراتیا جاناتا به شدت متکی بر ایجاد تخیل مجدد از سرزمین هند به عنوان سرزمین مقدس هندوها تحت تهدید دائمی از سوی "مهاجمین" (مسلمانان) است. با این وجود، علیرغم آن که این روایت در سالیان اخیر در هندوستان محبوبیت زیادی کسب کرده ریشههای آن بسیار عمیقتر است. شخصیتهای مهمی که بنیانهای ناسیونالیسم هندو را پایه گذاری کردند به ویژه "وینایاک دامودار سوارکار" و "مدهاو ساداشیو گلوالکار" بر حذف فرهنگی فضاهای مسلمانان به عنوان گامی ضروری در جهت تحقق اهداف ناسیونالیستی (ملی گرایانه) تاکید کرده بودند.
همزمان با افزایش محبوبیت ناسیونالیسم هندو تاکید مجدد خشونت آمیز بر انحصار بر فضاهای عمومی نیز افزایش یافته و تصور کثرت گرایانه از سرزمین هند را به چالش میکشد. ملی گرایان هندو کارزارهایی را علیه اقامه نماز جماعت مسلمانان و استفاده از بلندگوهای مساحد برای اذان راه اندازی کرده اند. فضای فیزیکی نه تنها به هدفی برای ناسیونالیستهای هندو بلکه به رسانهای تبدیل شده که از طریق آن یک جنگ داخلی اعلام نشده علیه مسلمانان هند انجام میشود. در حالی که یک جنگ سنتی در میدان نبرد راه اندازی شده این جنگ به تمام جنبههای زندگی اهداف خود نفوذ میکند و حتی پیش پا افتادهترین لحظات را به درگیری و نظامی سازی زندگی روزمره تبدیل میکند.
برای درک این پدیده تنها باید به تحولاتی که پیش پا افتادهترین رویدادها دستخوش آن شده اند نگاه کرد. سال ۲۰۲۲ میلادی تغییر عظیمی در نحوه سازماندهی راهپیماییهای مذهبی هندو صورت گرفت. جشن رام ناوامی و مراسم برزگداشت هانومان جایانتی از منشاء مذهبی آن جدا شد و به مناسبتهایی برای تظاهرات سیاسی علیه مسلمانان در مورد تسلط و مالکیت تبدیل شدند.
به دنبال آن مردان در محلهای مسلمان نشین شعارهایی را علیه نسل زدایی سر دادند که منجر به بروز درگیریهایی شد. دولت با واکنش شدید وارد عمل شد و املاک را با بولدوزر تخریب کرد و خانوادههای مسلمان بی خانمان شدند. طبق گزارشها در چندین تظاهرات از این دست اوباش هندو سعی کردند پرچمهای زعفرانی رنگ نماد هندوها را بر فراز مساجد نصب کنند که با نشانه گذاری فتوحات در قلمرو دشمن قابل مقایسه بود روشی تاریخی برای ادعای مالکیت یا حاکمیت بر یک منطقه.
"نارندرا مودی" نخست وزیر هند هنگام افتتاح بزرگراه گانگا در اوتار پرادش در دسامبر ۲۰۲۱ میلادی سیاست تخریب خانهها با بولدوزر را مورد تایید قرار داد و گفته بود:"زمانی که بولدوزر از روی مافیا و ساختمانهای غیر قانونی میگذرد شخصی که آنان را پرورش داده درد را احساس میکند".
این سخنان مودی حکایت از جنبه مهمی از انگیزه پشت سیاست تخریب دارد که لزوما حمله فیزیکی به مردم نیست بلکه در سطح روانی است و باعث میشود مسلمانان هند از هرگونه امیدی برای آیندهای امن محروم شوند.
پوچیای که پس از خروج بولدوزر باقی میماند مملو از تناقض است: فقدان معنایی که در آوار باقی مانده است و اهمیت سیاسی بسیار زیادی که دارد. این فضا گواهی بر اعمال بیش از حد قدرت سیاسی است. چیزی که زمانی خانهای برای یک خانواده بود تبدیل به یک مصنوع عمومی از نیستی برای شهر میشود یادآوری تهاجمی علیه مسلمانان که دیگر حق زندگی خصوصی را ندارند. در کشوری که مسلمانان را از نظر اجتماعی طرد کرده محاسبه ویرانی ایجاد شده به دلیل از دست دادن سرپناه دشوار نیست. وضعیت حقوقی مبهم چنین اقداماتی نیز مقابله با آن را بسیار دشوارتر میسازد.
افرادی که بیش از همه از تخریبهای هدفمند در جامعه مسلمانان متاثر میشوند کسانی هستند که از نظر اقتصادی در وضعیت نامناسبی قرار دارند و منابع و قدرت لازم برای مقابله به مثل را ندارند. در عین حال، افرادی در جامعه مسلمان که آشکارا علیه سیاستهای تبعیض آمیز دولت صحبت میکنند به اهداف اصلی تبدیل میشوند.
اساسا قانون و نظم به خواست مقامهای دولتی به طور موقت به حالت تعلیق درآمده است و پیام بزرگتری برای مسلمانان ارسال میشود: دولت لزوما از آنان محافظت بعمل نمیآورد.
بنابراین، تخریبها باید به همان شکلی که واقعا هستند دیده شوند و این تنها حمله به دیوارهای خانه نیست. این تنها حقوق مسلمانان نیست که مورد حمله قرار میگیرد بلکه همان گونه که "هانا آرنت" فیلسوف آن را چارچوب بندی کرده "حق داشتن حقوق" و دفاع از آنان است.
دولت با معرفی بولدوزرها دیگر مجبور نیست با صراحت بگوید چه رفتاری قابل قبول است بلکه میتواند به سادگی چارچوب محدودی از احتمالات را پیش ببرد جایی که مسلمانان باید بین زندگی ذلت بار یا مرگ ذلت بار یکی را انتخاب کنند.
منبع: فرارو
کلیدواژه: مسلمانان هند علیه مسلمانان تخریب خانه ها مسلمانان هند تخریب ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۷۷۰۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سقوط اندلس با یک تار مو
این منشور چندوجهی ابعاد زیادی دارد که در سالهای قبل و درسه شماره در روزنامه جامجم به برخی ابعاد آن پرداختیم اما بهدلیل بیپایانی این تاریخ پر عبرت و درسآموز و اتفاقاتی که در ارتباط با هجمه و دسیسه دشمن در رابطه با موضوع حجاب و ترویج بیعفتی در سالهای اخیر شدت گرفته است، در این نوشته به وجهی دیگر از آن عبرتهای بیپایان نگاهی افکندهایم.هشدارهایی که کمتر شنیده شد
یکی از شاخصهای رهبران جوامع که بهنوعی نقش هدایت و تعیین مسیر حرکت اساسی جامعه به سوی پیشرفت و تعالی را برعهده دارند، تشخیص بهنگام اموری است که میتواند آینده آن جوامع را مورد تهدید قرار دهد. موضوع تهاجم یا به تعبیری درستتر شبیخون فرهنگی یکی از اموری است که از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی مورد توجه و تاکید حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری بوده است. بهخصوص که حضرت آیتا...خامنهای ازدهه۷۰چندین بار بر این موضوع تاکید و در برخی سفرهای استانی، بهویژه سفر استان خراسان شمالی نکات مهم و ارزشمندی مطرح و در دیداری که در۲۱مرداد۱۳۷۱ داشتند نکات مهمی را درخصوص تلاشهای دشمن برای فروریختن ایمان و اعتقاد جوانان ایران اسلامی که در قالب تهاجم پنهانی و زیرزیرکی دشمن صورت میگیرد، بیان کردند.
معظم له در این دیدار و در فرازی از سخنان خود فرمودند: «...یکی ازراههای تهاجم فرهنگی، این بوده است که سعی کنند جوانان مؤمن را از پایبندیهای متعصبانه به ایمان که همان عواملی است که یک تمدن را نگه میدارد، منصرف کنند. همان کاری را که در اندلس، در قرنهای گذشته کردند. یعنی جوانان را در عالم، به فساد و شهوترانی و میگساری و این چیزها مشغول کردند. این کار، حالا هم انجام میگیرد. من بارها گفتهام: عدهای وقتی در خیابان نگاه میکنند و زنانی را میبینند که حجابشان قدری ناجور است، دلشان خون میشود. بله؛ این کار بدی است. اما کار بد اصلی، این نیست. کار بد اصلی آن است که شما در کوچه و خیابان نمیبینید! کسی به کسی گفت: «چه کار میکنی؟» گفت: «دهل میزنم.» گفت: «چرا صدای دهلت در نمیآید؟» گفت: «فردا صدای دهل من درمیآید!» صدای فروریختن ایمان و اعتقاد ناشی از تهاجم پنهانی و زیرزیرکی دشمن ــ اگر شما ملت و عناصر فرهنگی بیدار نباشید ــ خدای نخواسته، آن وقتی درمیآید که دیگر قابل علاج نیست! جوان جبهه رفته ما را اگر محاصره کردند؛ اگر اول یک ویدئو در اختیارش گذاشتند و بعد او را به تماشای فیلمهای جنسى وادار کردند؛ شهوت او را تحریک کردند و بعد او را به چند مجلس کشاندند، چه خواهد شد؟! وقتی تشکیلاتی وجود داشته باشد، جوان را در اوج نیروی جوانی، فاسد میکنند و حالا دشمن این کار را میکند.»گفتنی است رهبر معظم انقلاب در ششم اسفند ۱۳۸۱ در دیدار جوانان و دانشجویان سیستان و بلوچستان و بیستمز آبان ۱۳۹۴ در دیدار رؤسای دانشگاهها، پژوهشگاهها، مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری همچنان بر ضرورت مقابله با تهاجم فرهنگی دشمن و ضرورت «توجه به تجربه اندلس» تاکید کردند. موضوعی که امروزه و با توجه به طرح موضوعاتی انحرافی مانند بحث حجاب و هجمه و دسیسههای دشمن برای استفاده از این مظهر عفاف و پاکدامنی زن مسلمان، اهمیت و دلیل چنان تذکراتی در سه دهه قبل روشن میگرداند.
سروری مسلمانان رویایی که در فساد و انحرافات گم شد
فتح شبه جزیره ایبریا(آندلس) به دست مسلمانان، اتفاقی بزرگ و سرآغاز یک دوران تازه برای تحول و تکاملی بسیار مهم بود. تا قبل از ورود مسلمانان به این سرزمین، اقلیتى ستمکار متشکل ازشهریاران و اشراف ونجباى محلی بریک ملت سرورى و حکومت مىکردند و ایشان را به زشتترین وجه ممکن، مورد بهرهکشى و اجحاف خود قرار مىدادند و آنان را در بردگى بندگى خویش نگاه مىداشتند. در چنین وضعیتى اسلام به این سرزمین آمد تا آن وضعیت نابهنجار را از میان بردارد و فرصتهاى عدالت، آزادى و برابرى را در اختیار همه مردم بگذارد. مسلمانان با این که مدتی گرفتار تثبیت و گسترش فتح بودند، اما به دلیل پیروی از دستورات دین مبین اسلام در مدتی کوتاه توانستند زمینههای آشفتگى را از بین ببرند و اداره امور کشورى را سامان بخشند. پس از آن نیز به سوى استقرار مبانى مدنیت مترقى و اجراى آرمانهاى والاى اسلامى و انسانى حرکت کردند و توانستند زمینههای استقرار تمدنی پیشرو را بنیان بگذارند. سرزمینی آباد که نعمات الهی در آن فراوان بود و میتوانست پاداشی برای آن همه سختی و پیکار و تلاشهایی باشد که به خوبی نتیجه داده بود. به گونهای که پس از فتح طلیطله، طارق به شهری داخل شد که به شهر مائده(سفره) معروف بود. طارق در آنجا مائده حضرت سلیمان را از طلا تشکیل شده بود و اطراف آن مزین به زمرد سبز و پایههای آن(که ظاهرا به شکل میز غذاخوری بوده) از مروارید و یاقوت و مرجان تشکیل شده بود، مقابل چشمان خود دید. این مائده که۳۶۰ پایه داشت درکلیسای شهر نگهداری میشد که طارق آن را به عنوان غنایم با خود برد و به همراه سایر غنایم آن را تقدیم خلیفه مسلمین در دمشق کرد. خلفای بعدی از این مائده وجواهرات آن،برای تحکیم و تزئین کعبه استفاده کردند.مسلمانان با فتح و پیروزی به سرزمینی پا نهاده بودند که خداوندمتعال نعماتش را برمردم آن سرزمین تمام کرده بود و بعد ازاین واقعه مهم تاریخی، زمان زیادی نگذشت که آندلس به یک تمدن عظیم تبدیل شدوبسیاری ازحکما و ادبا و فلاسفه بزرگ در آنجا گرد هم آمدند.
بیعفتی و بیحجابی مقدمهای برای سقوط
اما این همه ماجرا نبود. آنها قصد داشتند تا برای عملی کردن اهداف خود که نابودی مسلمانان را نشانه گرفته بود، راهی را بروند که مقدمهاش از بین بردن حجب و حیا و بیخاصیت کردن ارزشهایی بود که نقشی مهم در حفظ و صیانت از جامعه و خانواده در دین مبین اسلام داشت. در آغاز این برنامه و توطئه، تلاش کردند تا حساسیتی ایجاد نشود و زنان و دختران مسلمان که به نوعی دختران و زنان نیروهای فاتح بهشمار میآمدند، از ماجرایی که در ذهن آنان میگذشت، بویی نبرند. آنها نقشه خود را با استفاده از زمینهای کلید زدند که در آن مرحله، چندان حساسیتی برنمیانگیخت. کار را با زنان و دختران بومی شروع کردند. دختران مسیحى که قهرا از همان وقت بىحجاب بودند و همانگونه زندگى مىکردند، طمه خوبی برای شکار مورد نظر آنان بود. با چنین هدفی، این دخترکان زیبا و عشوهگر مأمور شدند تا روز به روز خودشان را برهنهتر کرده و در حد اعلا آرایش کنند و به دلربایى بپردازند. موضوعی که در ابتدا به نظر توطئهای بزرگ نمیرسید اما نقشه فاسد کردن مسلمانان اگر خیلى خوب کار خودش را میکرد، میتوانست منجر به نابودی بنایی شود که بر پایه یک مقاومت و ایمان بینظیر، تاسیس شده بود. طرحی که به اصطلاح گرفت و در نتیجه اجرای آن کمکم جوانان مسلمان به شراب، قمار، مجالس عیاشى و امثال اینها عادت کردند.
همین یک تار مو کافی است
در کنار آن این موضوع علاوهبر تاثیر بر جوانان و حتی مردان متاهل، زنان و دختران مسلمان را نیز به گونهای دیگر تحتتاثیر خود قرار داد. به نحوی که آنان در واکنش به بیبندوباری مردان و جوانان خود، به قصد انتقامگیری، حجاب را دستمایه قرار دادند و به سوی شلحجابی و کمکم بیحجابی گرایش پیدا کردند. در ادامه نیز کمکم و با عادی شدن بیحجابی و کمحجابی، احساس کردند که در چنان جامعهای میتوان کمی راحتتر بود و آزادتر پوشید و زندگی کرد. خبری که وقتی به گوش پاپ رسید، گفت: «همین یک تار مو بیرون بودن هم کافی است، چون در ادامه آن دستههای مو بر شانهها افشان خواهد شد و باید نوید بدهیم که دیگر کار مسلمین تمام شد. حالا ما هستیم که میتوانیم بگوییم دوباره فاتح اندلسیم.» از همان دوره بود که آنان با ترفندها و برنامههای دقیقتری به ارکان فکری و نظام ارزشی ملت از درون فاسدشده هجوم آوردند و در ادامه آن، زمانی که بر امور مسلط شدند، قتلعامى از مسلمین کردند که گوستاولوبون - که خودش فرانسوى است - مىگوید: «دنیا چنین فاجعهاى به خود ندیده است.» در ادامه این ماجرا مردمان و حاکمان شکستخورده قبلی که به دنبال انتقامی سخت بودند، بر صغیر و کبیر، بر زن و مرد رحم نکردند و چنین شد که سپاه مسلمین با آن که در مکتب اسلام رشد کرده بود و با اعتقاد و یقین معنوی، اراده و عزم راسخ، حس سرشار از غیرت و سلحشوری و روحیه حماسی به میدان مبارزه آمده بود و مدت زمان زیادی فاتح میدان مبارزه شده، سپس آندلس را به مهد تمدن اسلامی مبدل کرده بود، بر اثر عدم رعایت تعالیم مکتب خود و غرق شدن در شهوات پست حیوانی به خاک سیاه نشست.مردمی که زمانی فاتح و بزرگ آنجا بودند هرگونه احساس تعالى، اعم از تعالى مذهبى، اخلاقى، علمى یا هنرى را از دست دادند؛ زیرا انسان شهوتران نهفقط نمىتواند احساسات عالى مذهبى را در خود بپروراند، بلکه احساس عزت و شرافت و سیادت را نیز از دست مىدهد و شهامت و شجاعت و فداکارى را نیز فراموش میکند؛ زیرا آنکه اسیر شهوات است، جاذبههاى معنوى اعم از دینى، اخلاقى، علمى و هنرى، کمتر در او تأثیر دارد، بنابراین هنوز هم اقوام و ملتهایى که تصمیم مىگیرند روح مذهب، اخلاق، شهامت، شجاعت و مردانگى را در جوامع از بین ببرند، از همین حربه استفاده میکنند؛ امری روشن که استعمار غرب نیز این برنامه را در قرون اخیر بهصورت دقیق و حسابشدهای در کشورهاى اسلامى اجرا کرده است.
هرچه عرب هست را گردن بزنید
دامنزدن به مفاسد اخلاقی و ازجمله حمله به حجاب و عفاف پایان کار نبود و چنان سرنوشت تلخی را برای مسلمانان رقم زد که بد نیست در اینجا به شیوه نابودی مسلمانان در اندلس به نقل از گوستاو لوبون فرانسوی بپردازیم. وی مینویسد: در سال ۱۴۹۲ که فردیناند (رهبر نظامی مسیحیان) اسپانیا را از اعراب گرفت، در ابتدا به اعراب در زبان و مذهب آزادی داد، ولی در سال ۱۴۹۹ پیمانی را که دراینباره با مسلمانان بسته بود شکست و شروع به تعدی و آزار آنها کرد و بالاخره به ریشهکنکردن آنها منجر شد. مسیحیان نخست مسلمانان را وادار به پذیرش دین مسیحیت کردند، سپس محکمههای تفتیشی تشکیل دادند و به بهانه اینکه واقعا به دین مسیح درنیامدهاند دستور سوزاندن مسیحیان تازهوارد را دادند. البته این کار بهتدریج صورت میگرفت، زیرا نمیتوانستند چندین میلیون عرب و مسلمان را به یکباره بسوزانند. از این رو کشیش بزرگ یکی از شهرهای اسپانیا که در ضمن رئیس محکمههای تفتیش نیز بود، دستور داد تمام عربهایی که دین مسیح را نپذیرفتهاند، از پیر و جوان، زن و مرد و بزرگ و کوچک؛ همه را گردن بزنند. البته راهب دومینکی بلیدا به این هم اکتفا نکرد و دستور داد هرچه عرب هست، حتی آنهایی را که مسیحی شدهاند، گردن بزنند، زیرا او میگفت محال است اعرابی که مسیحی شدهاند از روی حقیقت و صداقت به این دین گرویده باشند، پس بهتر است همه را بکشیم تا خدا در عالم آخرت میان آنها حکومت کند و هرکدام را که بهراستی به دین نصرانیت درنیامدهاند، داخل جهنم نماید. اگرچه این رأی را جامعه کشیشان پسندیدند ولی دولت اسپانیا مصلحت ندید آن را انجام دهد اما درعوض دولت در سال ۱۶۱۰ میلادی دستور داد تمام مسلمانان از اسپانیا بیرون روند و مهاجرت کنند. چنانچه بسیاری از دانشمندان تاریخنویس گفتهاند از زمانی که فردیناند اسپانیا را فتح کرد تا آخرین مهاجرت مسلمانان سهمیلیون نفر از نفوس اسپانیا کاسته شد و قتلعام سان بارتلمی دربرابر این کشتارهای دستهجمعی و بیرحمانه افسانه کوچکی بیش نیست.
اندلسیکردن ایران؛ هشداری که جدی گرفته نشد!
آنچه خواندید فرازی کوتاه از عبرتهایی بود که در تاریخ ثبت شدهاند، اما مهمتر از این عبرتها کلام رهبر معظم انقلاب است که بارها درخصوص عبرتهای شکست اندلس، ازجمله دردیدار باجوانان ودانشجویان سیستانوبلوچستان در روز۶اسفند۱۳۸۱ هشدار دادند و فرمودند:«...سیاست امروز، سیاست اندلسیکردن ایران است! موضوعی که من با شما در میان میگذارم، شکل موعظه ندارد؛ بلکه موضوعی اساسی است که با بهترین عناصر یک ملت ــ که شما جوانان باشید ــ در میان گذاشته میشود. فقط شما مخاطب من نیستید؛ این سخن را جوانان سراسر کشور هم خواهند شنید. نسل جوان کشور که بیش از نیمی از ملت و جمعیت کشور است، باید بداند در مقابل آرزوهای بزرگ، آرمانهای بلند و هدفهای مقدس و قابل قبول و موجه او چه موانعی وجود دارد... .»
خدا کند مصداق این کلام مولا علی(ع) نباشیم که میفرمایند:«هرکس به وقت یاری رهبرش در خواب باشد، زیر لگد دشمنانش بیدار خواهد شد.»